یک بار باید حتما بنویسم که بچهها -که سیدکامیار هم یکیشان است- چه جور سوالهایی میپرسند، اما این بار نه. حالا تقریبا چهارسالونیم دارد و علاوه بر یاد گرفتن چند کلمه فحش ناقابلی که من با هر بار شنیدن در و گوهرهای جاری شده بر زبان رییسجمهور نه چندان محبوبمان میگویم، به لطف دوبلهی افتضاح کارتونها و بازیها و به مدد دیگر دوستاناش در مهد کودک، پسرکم شده یک فرهنگ صد و شصت جلدی فحاشی متحرک.
چند روز پیش یک لنگه پا بودیم جلو معلم زباناش که حضرت آقا دری وری گفته. در راه برگشتن و این یکی دو روز کلی باهاش حرف زدیم که فحش دادن کار خوبی نیست و دوستانات ناراحت میشوند و اینها. بعد از همهی فرسایشها و فرمایشها، یککاره برگشته که: “اگر فحش خوب نیست پس چرا فحش رو درست کردن؟ کی درست کرده؟ چرا؟”
میبینی، بساط داریم به خدا.
* این را هم اضافه کنم که این فرشتههای کوچولوی فلان فلان شده، خدای عوض کردن حرف و پیچاندن قضیه هستند، به جان…