راستاش، چند وقتی هست که به واژهٔ «مصدومیت ذهنی» فکر میکنم. دروغ چرا، به گمانام ذهن هم مثل دست، پا یا هر عضو دیگری مصدوم میشود.
فوتبالیستی که مصدوم میشود، مثلا بعد از پشت سر گذاشتن دورهٔ مصدومیت، تمریناتاش را از سر میگیرد تا به آمادگی مورد نظرش برسد، اما فردی که دچار مصدومیت ذهنی شده چطور؟ اصلا ذهن هم مصدوم میشود؟ نمیدانم ، اما خب، جلو فکر کردن به آن را که نمیتوانم بگیرم، نمیگیرم.
البته بدیهی ست که میدانم این چیزی که در ذهنام تصور میکنم تفاوت آشکاری با «معلولیت» دارد، اما چه تفاوتی، نمیدانم.
مصدومیت ذهنی
معرفی
کامنتهای این وبلاگ بسته شده، پس اگر با من کاری دارید به symoniri روی gmail، ایمیل بفرستید.
برچسبها
راهنما، سیر تا پیاز
شاید شبیه روزنوشت
مدیریت، حلقهی گم شده
یادگیری و تمرین، قدمهای اول
فناوری و اینترنت
بزرگ میشویم٬ همراه کودکمان
فکر با صدای بلند
آنچه این روزها میگذرد
اکسل، ابزار دست
ایران، بیرون ما
دولت دروغ و توهم
اجتماعی
كامپيوتر و تكنولوژی
محیط کار و زندگی
بلاگر
ذخیرهی روز مبادا
روزمرهگی
سینما، عکس و ویدیو
شبه اعتراضنامهها
مشق مدیریت
نقل قول، نقل و نبات
وبلاگ و وبلاگستان
بلاگر فارسی
دلدلههای خصوصی
مدیریت اجرایی
نکتهها
یادگیری الکترونیک
احمدینژاد
ارتباطات
از بندرعباس
سازمان یادگیرنده
فیلم ببینیم
لذت وبلاگ
لینکآباد
مدیریت منابع انسانی
نگاه ویژه
کتابخوانی
گوگل و متعلقین