اینروزها، آدمها و (حتی) سگها وبلاگ مینویسند (اینهم نمونهِ فارسی زنده اما فیلترشده از نوع عمو اسدیش)، اما خیلیها، قدمهای اول را برای بهتر کردن وبلاگشان، چه برای خوانندهها و چه برای موتورهای جستجو نمیشناسند. اینکه وبلاگها علاوه بر جنبهِ تجاری میتوانند شخصی هم باشند؛ دربارهِ ساندویچ همبرگری که برای ناهار خوردید یا...
این، مقدمهایست تا Jennifer Slegg مطلب بلندش را با عنوان 25 راه برای بهبود رتبهِ وبلاگ شروع کند و بهانهای (واهی البته) برای من که دربارهاش بنویسم. اینکه چطور میشود و آیا راههای دیگری هم هست یا خیر (که حتما هست)، خودش قصهایست. با این حال، برداشتم از متن اصلی را میآورم تا هم خودم استفاده کنم و هم، اینجا باشد برای مرور.
1- همشکل بودن همیشه تصور وحشتناکیست (البته به گمانم)، لباسهای فرم یکدست، کلاههای یک شکل، و حالا پوستههای وبلاگی یک شکل. پوستهِ پیشفرض وبلاگتان را عوض کنید یا با تغییرات لازم، اختصاصیش کنید. از یک طراح کمک بگیرید (در صورت اخذ مجوز از جیب مبارک) یا از پوستههای آماده و شخصی کردن آنها استفاده کنید. همچنین لوگوی شخصی فراموش نشود (اینها رو برای خودم هم میگم، پس سخت نگیر).
2- حتی اگر صورتی جیغ یا سبز یواش هم از رنگهای محبوبتان باشند، استفاده از آنها در سایت یک شرکت کار جالبی نیست. نوع رنگ بستگی زیادی به محتوای سایت یا وبلاگ هم دارد. علاوه بر این، هنگام آزمایش ترکیبهای مختلف رنگ برای وبلاگتان، علاقه و انتظارات خوانندگان را هم در نظر داشته باشید. به هر حال، نه آزمایشهای مختلف متخصصان، که تجربه نشان داده بیشتر برای خوانندهها مینویسیم تا خودمان. از این سایتها میتوانید برای انتخاب ترکیب رنگ مناسب و دلخواهتان کمک بگیرید: 1، 2، 3، 4، 5 و 6.
3- مطمئن شوید وبلاگتان فید (RSS، xml) دارد. آدرس فید وبلاگتان را در صفحهِ اصلی بیاورید (پیشنهاد: در 500 پیکسل ابتدایی). نه در انتهای صفحهِ اول و بعد از تیتراژ پایانی "با تشکر از شهرداری محترم دارغوزآباد سفلی و خانوادهِ محترم رجبی" پنهانش کنید و نه در صفحهِ "درباره". بگذاریدش در جایی مثل sidebar، دقیقا همانجایی که بیشتر خوانندهها دنبالش میگردند.
4- اغلب خوانندهها وقتی میخواهند مشترک فید وبلاگی شوند دنبال دکمهِ نارنجی رنگ RSS میگردند، همانطوری که دنبال لوگوی فیدخوانی مثل Bloglines میگردند. اگر اضافه کردن یک دکمه یا انتخاب یک فیدخوان سخت است به کمک سایت Feedbuttons میتوانید اکثر سرویسهای فیدخوان را با یک دکمه در اختیار خوانندگانتان بگذارید.
5- خواندن مطالبتان از طریق ایمیل را به خوانندگان وبلاگتان پیشنهاد کنید. بهترین انتخاب برای اینکار feedblitz است اما میتوانید از Feedburner و bloglet هم استفاده کنید.
6- اینکه فید وبلاگ ناقص باشد (اینجا منظور تکهای از ابتدای یادداشت است) یا کامل جای بحث دارد و یک موضوع کاملا سلیقهایست. میشود فید کامل را به همراه تبلیغات به خواننده ارائه کرد یا بدون تبلیغات اما ناقص. معمولا از روش دوم برای دعوت خواننده به مشاهد وبلاگ استفاده میشود*.
* این، دقیقا همان کاریست که بچههای خوب اولیو دارند میکنند. بروید اولیو را ببینید و استفاده کنید بلکه دست از اینکارها بردارند.
توضیح ایرانی: اما اکثر وبلاگهای ایرانی پولساز نیستند و حربههای تبلیغاتی به دردشان نمیخورد، از طرفی با این زغالنت انصافا کار درستی نیست یک خواننده را دوبار الاف/علاف وبلاگمان کنیم. بهترین کار برای وبلاگهای فارسی، ارائهِ فید کامل است.
7- اگر از خلاصه یا excerpt در فید استفاده میکنید (با موویبلتایپ میشود، بقیه را اطلاع ندارم) این خلاصه را طوری بنویسید که خواننده برای خواندن کل مطلب مشتاق شود. اینکار خیلی بهتر از تنظیم پیشفرض روی X کلمهِ ابتدای متن است.
8- سرگرمی یکی از دوستانم نوشتن متنهای طولانیست، طولانی و با فونتهایی ریزتر از حد معمول، به طوریکه اگر لحظهای چشم از صفحه بردارم، به سختی میتوانم جای قبلی را پیدا کنم. نتیجهِ اخلاقی اینکه اغلب اوقات وبلاگش را نمیخوانم، به این دلیل ساده که به سردردش نمیارزد. کوتاه بنویسید، البته نه در حد سلاموعلیک، اما اگر مطلبتان خیلی طولانیست به چند تکه تقسیمش کنید.
9- غلطهای املایی برای اکثر ما پیش میآید، اما شاید از تذکر دیگران بابت این غلطها خوشمان نیاید. چارهِ کار، نصب یکی دو تا نرمافزار و کنترل سریع قبل از انتشار مطلب است. باور کنید آنلاین نوشتن به معنای هرجور نوشتن نیست.
10- فونتهایی را برای نوشتن انتخاب کنید که راحت خوانده شوند. شاید از فونتی خاص خوشتان میآید و برای نوشتن از آن استفاده میکنید، اما توجه داشته باشید که همهِ خوانندگان فونت مورد علاقهِ شما را روی کامپیوترشان ندارند. در نتیجه، مطلب شما با فونت استانداردی مثل Times New Roman نمایش داده میشود، حتی ممکن است ظاهر وبلاگتان به هم بریزد.
» خب، خیلی طولانی شد، بهترین کار این است که بروید اصل مطلب را بخوانید، چون ممکن است عمر من قد ندهد به بقیهش. از ما گفتن!